دل باخته

بسم الله الرحمن الرحیم

الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَأُولَئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ

( التوبة آیه 20 )

رقـص و جـولان بـر سـر مـیـدان کـنـند

رقـص انـدر خـون خــود مـردان کـنـند

مروی بر زندگانی سردار شهید ترابعلی تاران :

سردارشهید ترابعلی تاران درتاریخ سوم فروردین ماه 1344 در روستای محسن آباد از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش حسن، کارگر شهرداری بود و مادرش صبیحه نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. قبل انقلاب حرفه سنتی شهر زنجان (چاقو سازی) را فراگرفته و چاقوسازی میکرد .

با شروع اعتراضات سال 57 به جمع مبارزان چهارراه پایین پیوسته و با پیروزی انقلاب دست از مبارزه برنداشته و با عضویت در پایگاه مردمی مشغول پاسداری از نهال نوپای انقلاب اسلامی شد با آغاز جنگ تحمیلی کوله بار جنگ برداشته وعازم میادین نبرد شد و با توجه به شجاعت و دلیری بسیار خاصی که داشت سریعا پله های ترقی را طی کرده و به درجه فرماندهی رزمندگان ارتقا یافته و در چندین عملیات کوچک و بزرگ حماسه های بیشماری را در دفتر دفاع مقدس به نام خود و رزمندگان زنجان ثبت کرد.

درعملیات خبیرآنچنان درخشیده و حماسه آفرینی می کند که شجاعت و نترس بودنش زبانزد رزمندگان و فرماندهان می شود . می گویند اسفندماه 1362در جزیره مجنون عراق مقابل تانک های بیشمار دشمن چنان نبرد جانانه ای می کرد که خدمه تانک ها فکر می کردند که با چند گردان از رزمندگان روبرو هستند و جرات نزدیک شدن به خط را نداشتند ، مدام هم قیف ( سر پوش ) موشک آر پی جی هفت را باز کرده و نارنجکی را با کش جوراب بسته و داخل موشک می گذاشت و به سمت تانک ها و هلی کوپترهای عراقی شلیک می کرد .

اسفندماه 1363 درعملیات بدر به عنوان معاونت گردان حضرت علی اصغر (ع) لشگر 31 عاشورا وارد معرکه نبرد شد و در شرق دجله عراق مشغول نبرد با خیل عظیم تانک ها و نیروهای کماندو گارد ریاست جمهوری عراق شد. خط پدافندی گردان درست مقابل شهر همایون عراق واقع شده بود و دشمن زبون تلاش فراوانی می کرد که با شکستن و تصرف خط ، رزمندگان را مجبور به عقب نشینی نماید و برای همین هم آتش سنگین هوایی و زمینی روی رزمندگان می ریخت و یکسره و بی وقفه هم تانک ها مدرن و نیروهای پیاده اش را روانه میدان می کرد و هربار هم با عنایت خداوند متعال و همت و شجاعت رزمندگان شکست خورده و بازنده  مجبور به ترک میدان می شد .

روز 24 اسفندماه 1363 روز بسیار سخت و پر حادثه ای برای رزمندگان گردان حضرت علی اصغر (ع) بود که بیشترشان هم رزمنده های باسابقه زنجان بودند. سردار شهید ترابعلی تاران از روز اول عملیات بقدری جسورانه و دلیرانه پیکار می کند که از شدت نبردش تمام رزمندگان و فرماندهان گردان روحیه می گرفتند . در چند روزه نبرد لحظه ای آرام و قرار نمی گرفت وهر چه از دستش بر می آمد برای پیروزی گردان انجام می داد . گاه تانک های عراقی را منهدم و به آتش می کشید و گاهی هم کماندوهای دوره دیده و ورزیده عراقی را به اسارت می گرفت . در یکی از حملات سنگین عراقی ها تانک های تی 72 دشمن به چندمتری خاکریز رزمندگان رسیده و خطر سقوط خط می رود . شهید تاران با یک قبضه توپ 106 غنیمتی به مقابله با تانک ها رفته و بلافاصله چند دستگاه تانک را هدف قرار داده و منهدم می کند اما تعداد تانک ها بقدری زیاد است که توپ 106 قادر به جوابگویی نیست ، چاره ای نبود باید به هر طریق ممکن از شکسته شدن خط جلوگیری می کردند ، تراب بی توجه به کم آوردن توپ 106 بی وقفه به سمت تانک شلیک می کند و در زیر بارانی از گلوله و ترکش مثال فرفره پایین و بالای خاکریز پریده و در میان آتش و موج انفجارها قبضه را گلوله گذاری میکرد و بدون کوچکترین ترس و وحشتی مقابل گلوله های تیربار سنگین تانک ها که مثال نقل و نبات به روی خط می بارید سینه سپر میکرد و نشانه می رود و به سمت تانکهای مهاجم شلیک می کرد .

خط همایون محل استقرار گردان قیامتی برپا بود. رزمندگان دلاور و فرماندهان دلیر یکی پس از دیگری زخم خورده یا به شهادت می رسیدند . حملات پی در پی دشمن اجازه نفس کشیدن به رزمندگان را نمی دهد و صحنه نبرد هم مدام در حال کوچک شدن است . چند دستگاه تانک تی 72 به خاکریز زده و قصد شکستن خط را دارند که توسط رزمندگان منهدم و به آتش کشیده می شوند. اما با این وجود دست بردار نبودند و یکسره به سمت خط هجوم می آوردند .

سردار شهید ترابعلی تاران همچنان مشغول شلیک با توپ 106 و زدن تانک های عراقی بود . اوضاع اصلا خوب نبود و لحظه ای غفلت و کم کاری باعث سقوط خط و قتل عام رزمندگان و به خطر افتادن کل عملیات می شد و برای همین هم سردار تاران توجه ای به سرخ شدن لوله تفنگ 106 نکرده و پشت سرهم شلیک می کرد . در گرماگرم نبرد ناگهان انفجاری شدید توجه همه را جلب کرد . ماشین حامل توپ 106 به شدت منهدم و در حال سوختن بود .

آخرین گلوله در داخل لوله تفنگ 106 ترکیده بود و ترابعلی را به آرزوی دیرینه خود رسانیده بود . 

روحش شاد و یادش گرامی

فرازی از وصیتنامه سردارشهید تراب علی تاران :

ای امت شهیدپرور ایران و دوستان حزب اللهی ام! تنها راه نجات اسلام و مستضعفین و پیروزی نهایی، پشتیبانی قاطع و بی‌دریغ از دولت اسلامی است که پیوسته در خط امام [باشد] که همان خط اصیل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است. خون شهیدان را پای مال نکنید ، از توطئه های دشمن آگاه باشید و هیچ وقت امام عزیز و رهبر انقلاب را تنها نگذارید .

عـاشقان روی او را خانـه وکاشـانـه نیست

مرغ بال و پرشکسته فکر باغ و لانه نیست

گر اسـیر روی اویی نیست شو ، پروانه شو

پای بند ملک هسـتی در خور پروانـه نیست

می گساران را دل از عالم بُردن شیوه است

آنکه رنگ و بوی دارد لایـق میخانه نیست

(حضرت امام خمینی «ره» )

با ذکر صلواتی یاد و نام تمامی شهیدان دل باخته حق و حقیقت را گرامی داشته

و برای فرج آقا صاحب عصر و زمان (عج) دعا کنیم.

التماس دعا